از نقطهنظر پزشكي مهمترين اسپيروكتها ترپونماها هستند. بيشتر ترپونماها غيربيماريزايند و قسمتي از فلورنرمال مخاط دهان هستند. ولي بعضيها نيز در انسان بيماريزا ميباشند. شناختهشدهترين ترپونماي بيماريزا ترپونما پاليدوم است كه سه زيرگونه دارد:
(1) ترپونما پاليدوم زيرگونه پاليدوم (Treponema pallidum subspecies pallidum) (سابقاً ترپونما پاليدوم ناميده ميشد) عامل سیفليس؛
(2) ترپونما پاليدوم زيرگونه اندوميكوم (سابقاً ترپونما پاليدوم II ناميده مي شد) عامل بژل يا سیفليس اندميك؛
(3) ترپونما پاليدوم زيرگونه پرتنوئه (سابقاً ترپونما پرتنوئه ناميده میشد) عامل ياز. ترپونماي پاتوژن ديگر، ترپونما كاراتئوم است كه عامل پينتا است.
ترپونما پاليدوم
ترپونما پاليدوم زيرگونه پاليدوم عامل سیفليس است. بيماري در اروپا در قرنهاي پيش به نام « آبله بزرگ» (براي افتراق از آبله) ناميده شد و به نظر میرسد كه باكتري در آن روزگاران بسيار بيماريزاتر از امروز بوده و بيماران معمولاً دچار زخمهاي اولسراتيو بزرگ (آبله بزرگ) و گرانولوماهاي بدشكل در بافتهاي غضروفي (گوما) ميشدهاند. هنگامي كه شكسپير گفت: “آبله بر تو باد” منظور او آبله گاوي نبود، بلكه سیفليس بود. میزان بروز سيفلیس اولیه و ثانویه در ایالات متحده آمریکا از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ میلادی به میزان ۲/۸۹ درصد کاهش یافته است. اگر چه میزان عفونت از ۵۹۷۹ مورد در سال ۲۰۰۰ به ۶۱۰۳ در سال ۲۰۰۱ افزایش یافته است. مرکز کنترل و پیشگیری بیماری در نوامبر ۲۰۰۲ اعلام کرد این اولین افزایش از سال ۱۹۹۰ به بعد میباشد. نگرانی روز افزون در این مورد است که سيفلیس احتمال انتقال ( ایدز ) را 35 برابر افزایش میدهد. سیفليس از طريق جنسي به بالغين و مادرزادي به جنين و نوزاد منتقل ميگردد. بهازاي هر بار تماس جنسي با فرد آلوده امكان انتقال بيماري 1 به 10 است. ميانگین دوز آلودهكننده ID50 براي ترپونما پاليدوم حدود 57 باكتري است. در بالغين عفوني، بيماري داراي مراحل اول، دوم و نهفته و سوم ميباشد. خطر انتقال سیفليس از طريق جفت از مادر به جنين بسته به مرحلة عفونت در طي دوران حاملگي مادر دارد. عفونت اوليه احتمال 100 درصد، ثانويه 90 درصد، ابتداي نهفتگي 30 درصد و انتهاي نهفتگي و مرحلة سوم 5 درصد انتقال مادر به جنين دارد.
با كمال تعجب، با توجه به شاخصهاي كلينيكي سیفليس، درباره باكتري يا پاتوژنيسيته آن اطلاعات زيادي در دسترس نيست. اين امر بيشتر به اين دليل است كه تاكنون نتوانستهاند ترپونما پاليدوم را در شرايط آزمايشگاهي كشت بدهند. تا امروز فقط توانستهاند باكتري را از خرگوش به محيط كشت سلولهاي اپيتليال خرگوش انتقال بدهند كه ترپونما براي چند نسل محدود در آن تكثير ميكند. معمولاً ترپونما پاليدوم با تلقيح به بيضه خرگوش كشت داده ميشود. زمان دو برابر شدن در اين محل 30 ساعت است و بهكندي تكثير مييابد.Field Steel و همكاران يك محيط كشت فيبروبلاست به صورت يك لايه جهت كشت ترپونما تهيه نمودند. ترپونما پاليدوم با انتهای تیز به سلول میزبان متصل شده و ساختار میکروتوبولی دارد. میکروائروفیل بوده، در خون و فراوردهای خونی در 4 درجه سلسيوس به مدت 24 ساعت زنده میماند. به خشکی و دمای بیش از 42 درجه سلسيوس حساس است.
تشخيص آزمايشگاهي:
ترپونماي بيماريزا به صورت روتين قابل كشت نيست، اما در اگزوداي زخمها يا خون قابلنمايش است.برداشت نمونه در مراحل سيفليس اوليه (شانكر سخت) از سروزيته زخم و از ترشحات چركي در جوشهاي سيفليسي صورت ميگيرد.براي تشخيص از روشهاي زير استفاده ميگردد.
•1- آزمايش مستقيم:
به دو صورت ميتوان باكتري را مشاهده نمود.
الف – قسمتي از ترشحات را بين لام و لامل قرار داده و سپس بوسيله وازلين يا پارافين اطراف لامل را پوشانده تا از رسيدن هوا به باكتري و مرگ آنها جلوگيري شود، سپس مشخصات شكلي و حركت باكتري را در زير ميكروسكوپ زمينه تاريك مشاهده مينمايند.
نکته مهم: ترپونما کانیکولی که در خرگوشها بیماریزا میباشد از نظر مورفولوژی مشابه ترپونما پالیدوم بوده و با آن اشتباه میگردد.
ب- از ترشحات چركي گسترش تهيه نموده و پس از فيكس نمودن با رنگآميزي فونتاناتري بوندو ، وارتين استاري (جهت رنگآميزي بافتها) و فلورسانت رنگ مينمايند ( شكل1). در اينجا تركيبات نقره سبب ضخيم شدن جسم باكتري و قابل مشاهده شدن توسط ميكروسكوپ نوري ميشود كه باكتري به رنگ قهوهاي و زمينه لام، گندمي شكل خواهد بود.
شكل1: رنگآميزي وارتين استاري ترپونما پاليدوم در بافت جفت
2- روشهاي سرولوژيكي
در مراحلي كه عامل عفونت را نتوان مورد شناسايي قرار داد، از تستهاي سرولوژيك استفاده ميشود. دو دسته تست ترپونمايي و غيرترپونمايي براي تشخيصسیفليس استفاده ميشوند.
سفلیس
سفلیس (به انگلیسی: Syphilis) عفونت منتقل شده از راه جنسی است که از باکتری اسپیروکت “ترپونما پالیدوم” زیرگونهای از “پالیدوم” ناشی میشود. راه اصلی انتقال تماس جنسی است؛ همچنین این بیماری میتواند در دوران بارداری یا هنگام تولد از مادر به جنین منتقل شود، و منجر به سفلیس مادرزادی شود. بیماریهای دیگری که در انسان ناشی از ” تروپونما پالیدوم” میباشند عبارتند از یاوز (زیرگونهای از “پرتینیو”)، پینتا (زیرگونهای از “کاراتیوم”)، و بیجل (زیرگونهای از “اندیمیکیوم”).
علائم و نشانههای سفلیس بسته به اینکه بیماری در کدامیک از چهار مرحله (اولیه، ثانویه، نهفته و سوم) ظاهر میشود متفاوت است. مرحله اولیه از قدیم با شانکر (زخم سفت، بدون درد و خارش بر روی پوست) بروز میکند، سفلیس ثانویه با دانههای که بیشتر در کف دست و کف پا انتشار مییابند همراه است، سفلیس نهفته یا علایم کمی دارد یا هیچ علامتی ندارد، و سفلیس نوع سوم با گومها)، و علایم عصبی، یا قلبی همراه است. با این حال، این بیماری به خاطر علایم و نشانههای غیرمعمولی آن به “مقلد بزرگ” معروف است. تشخیص بیماری معمولا از طریق آزمایش خون انجام میشود؛ البته باکتریها را نیز میتوان با میکروسکوپ مشاهده کرد. سفلیس را میتوان به طور موثری با انتی بیوتیکها، به خصوص با تزریق عضلانی پنی سیلین جی (که برای سفلیس عصبی به صورت داخل وریدی تجویز میشود)، یا با سفتریاکسون درمان کرد، و در مورد کسانی که حساسیت شدید به پنی سیلین دارند، میتوان از داکسی سایکلین دهانی یا آزیترومایسن استفاده کرد.
گفته میشود که در سال ۱۹۹۹ در سراسر جهان ۱۲میلیون نفر آلوده به سفلیس بودند، که بیش از ۹۰٪ آنها در کشورهای در حال توسعه زندگی میکردند. بعد از اینکه در سالهای ۱۹۴۰ پنی سیلین به نحو چشمگیری در دسترس همگان قرار گرفت، میزان ابتلا به عفونت در بسیاری از کشورها پس از آغاز هزاره سوم افزایش یافت، و این مورد غالبا با ابتلا به ویروس اختلال در ایمنی بدن انسان (HIV) همراه بوده است. این امر تا حدودی به دلیل استفاده از شیوههای نا امن در ارتباطهای جنسی میان مردانی که رابطه جنسی با مردان دیگر دارند، افزایش بی قیدی، فحشا، و کاهش استفاده از موانع محافظ تشخیص داده شده است.